Jul 18 2018
کشت گوجه فرنگی(*بادمجان ارمنی) در گلدان
اول توضیح بدهم اینکه مینویسم کشت در گلدان به این معنی نیست که گیاه متفاوتی تولید خواهد شد. هیچ فرقی بین کشت در باغچه یا باغ یا گلدان نیست! تنها فرق در این است که وقتی شما گلدان را برای کشت در نظر گرفتید باید بدانید که گیاه نیاز به توجه بیشتری دارد تا باغچه. یا اینکه شما در گلدان میکارید زیرا در جایی که شما زندگی میکنید طول فصل بهار و تابستان به اندازهای نیست که شما بتوانید یک گیاه کامل تولید کنید و ثمر آنرا بدست بیاورید قبل از اینکه زمستان جان گیاه را بگیرد. در نتیجه مجبورید گیاه را در منزل یا گلخانه در دمای مناسب پیش کشت کنید.
۱. انتخاب بذر یا نمونه گوجه فرنگی
همانگونه که در تصویر میبینید من از یک نوع گوجه فرنگی گیلاسی استفاده کردهام. راستش را بخواهید این در حقیقت یک گوجه فرنگی گیلاسی به معنی شناخته شده آن نیست! تنها اندازه آن کوچک است و کمی هم مزه گوجه گیلاسی میدهد. در ضمن گوجه هزار و یک نوع دارد که بررسی انواع آن در این مقوله نمیگنجد. تنها دلیل اینکه من از این نوع بخصوص استفاده کردم این است که این یک نوع گوجه بوتهای است و نه از نوع گوجههای گلخانهای که این روزها بطور گسترده از طرف همه تولید کنندگان عمده استفاده میشود. این نوع همان گونه که در عکسها می بینید قد کوتاهی دارد و بسیار پر تولید است. سر تا پای بوته پر میشود از گوجه فرهنگی های کوچک و خوشمزه.
تازه جالب است بدانید که همه این بوتهها که در عکس میبینید از یک گیاه مادر که پارسال داشتم قلمه گرفته شده. سال گذشته بر حسب اتفاق یک گوجه خوب و پر ثمر کشت کردم وقتی نتیجه کار را دیدم تصمیم گرفتم از آن یکی دو تا قلمه بگیرم برای امسال. همین شد که این گوجه فرنگی اولی که میبینید قلمه گرفته از گوجه پارسال است. در حقیقت این یکی نزدیک به یک سال سن دارد. پارسال در اواخر فصل پائیز قبل از مردن بوته مادر دو قلمه از آن گرفتم که این یکی، یکی از آن دو است.
2. پیش کشت
معمولا برای کشت گوجه فرنگی از بذر استفاده میکنند و در دنیا مدرن کشت و صنعت حتی بوتهها را با ماشینهای مدرن پیوند میزنند تا بتوانند با ترکیب دو نوع گیاه بوتههایی مقاوم تر و با تولید بیشتر و کیفیت بهتر بدست بیاورند. ولی در دنیا کوچک ما علاقمندان به گل و گیاه روشهای معمولی اکتفا میکند.
از همین جهت اگر گیاه خوبی در دسترس دارید حتما از آن قلمه بگیرد وگرنه با کشت بذر در گلدانهای کوچک پس از اینکه گیاه به اندازهای رسید که بتوانید تشخیص دهید کدام گیاه بهتر است بهترین را انتخاب و استفاده کنید. معمولا وقتی شما 10 دانه بذر را کشت میکنید درصدی از آن چندان سالم و خوش ریخت و قیافه و قوی نمیشود. در نتیجه بهتر آن است که اگر نیاز به پنج بوته دارید حداقل 10 تا 15 بذر کشت کنید. خصوصا اگر بذرتان کهنه باشد و درصد نتیجه کم.
3. محل و روش نگهداری
گوجه فرنگی گیاهی است سخت جان تنها چیزی که میتواند جان آنرا بگیرد کم آبی است. من هنوز ندیدهام یک بار حتی یکی از گوجه فرنگی های من به دلیل دیگری بمیرد. پس اگر گوجه فرنگی کشت میکنید حتما آبرسانی به آنرا در درجه اول اهمیت قرار بدهید. معمولا اگر بتوانید آبیاری را قطرهایمنظور از آبیاری قطرهای یک سیستم پیچیده و گران نیست. شما حتی میتوانید با سوراخ کردن سر یک بطری و وارونه آویزان کردن آن بالای گیاه آب آنرا قطره ای تامین کنید. انجام بدهید بهتر است. هم گیاه میداند چقدر آب در روز دریافت میکند و هم شما زیاد نیاز به مراقبت کردن ندارید. خصوصا وقتی در گلدان کشت میکنید بسته به مکانی که زندگی میکنید باید مقدار آب مورد نیاز را در نظر بگیرید. امسال در نروژ گرمای بی سابقهای داشتیم به همین دلیل من تقریبا هر روز و تقریبا دو بار در روز به این گلدانهای گوجه فرنگی آب دادهام.
گوجه فرنگی از گرمای زیاد بدش نمیاید البته در صورتی که آب کافی به آن بدهید. اگر مکانی دارید که از نور کافی خورشید برخوردار است این بهترین انتخاب است.
نکته دیگر اینکه هر از چندی باید به آن کود بدهید. حتی اگر در مرحله کشت در گلدان به گِل گلدان کود هم افزوده باشید باز پس از مدتی گیاه نیاز به کود دارد. کود را باید بسته به نوع کودی که استفاده میکنید مقدار مورد نیاز را پیدا کنید. بهتر آن است که توضیحات روی بسته کود را بخوانید و بر طبق دستور داده شده از کود استفاده کنید.
* بادمجان ارمنی: ارمنی بودن بادمجان از گفتههای ویکی پدیا است من بی گناهم!
مادربزرگم به گوجه فرنگی میگفت:
Erməni Badımcan
من خودم تبعهٔ ایران هستم منتها پدر و مادرم در بچگی با خونوادشون از شوروی (باکو) فرار کردن و اومدن تهران
تبریزیهای مسن هم میگن ارمنی بادمجان
در جمهوری آذربایجان قدیم، مردمِ مذهبی گوجهفرنگی رو یک چیز نوظهور و غریب فرنگی میدونستن و اعتقاد داشتن «ارمنی بادمجان» نجس است و نباید خورده شود. این مطلبو از بازاریهای قدیمی تبریز هم بارها شنیده ام که مدتها مردم نسبت به نجاست این گیاه مشکوک بودند و وقتی شبههٔ نجاست «ارمنی بادمجان» برطرف شد اسمش (در تبریز) به پامیدور / پامادور تغییر کرد
البته الان دیگه تبریزیای در تبریز باقی نمونده. تبریزیها کوچ کرده اند به تهران و از تهران به آمریکا و کانادا و اروپا
حالا چرا «ارمنی» بادمجان؟
چونکه تا سالها مسیحیها مشتری اصلی و عمدهٔ این محصول بودند و چسلمانان از خوردنش اکراه داشتند
مرسی بخاطر توضیحی که دادید